کافه دل خوش ی من

این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است... این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است

کافه دل خوش ی من

این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است... این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است

صبر

خوب جواب یکسری از ازمایش ها آمده... آنزیم های کبدی تا 3 برابر بالاست. من یخ می کنم و سکوت می شوم. برایم شمرده شمره توضیح می دهد. باید باز هم صبر کرد. شاید اثر داروهایی باشد. شاید هم...



نظرات 3 + ارسال نظر
جولیت چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 08:26 ب.ظ

واقعا از ته دلم با تمام وجودم آرزو میکنم مشکل خاصی نباشه ریحان جان

امیدوارم جولیت

گیلدا پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:16 ق.ظ

منم باهات یخ می کنم..

من یخم گیلدا...سرم... بیحوصله ام. همش بغضم

بالالایکا شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.balalayka.ir

سلام دخترکم ...
نمیدونم در مورد کیه داستان ، دو تا حدس دارم ولی چون دلم نمیخواد هیچکدومشون باشن سکوت میکنم .
ولی نگران نباش .
یه بار آنزیم های کبدی سالار از صد برابر هم بالاتر رفت
یعنی OT - PT خونش رفت تا 1750 و 1600
و گفتن هپاتیت B گرفته / گرفته بود واقعا . اونقدر در عرض یه روز گریه کردم که خود سالی در تموم نوزادیش گریه نکرده بود . آخه نوجوون بود و باید بشناسیش تا بدونی چقدر خاصه ، نه فقط برای من ، برای همه ی آدمهایی که میشناسنش ...
بعد اونوقت مثل شمع جلوی نظرم آب میشد و من مضمحل شدن بقیه رو باهاش میدیم . ولی معجزه شد ریحان ، معجزه ... بدون دارو در عرض دو ماه بدن بیماری رو از بدنش دفع کرد . و الان سالها از اون روزهای شوم گذشته . برای تو هم میگذره ، مطمئنم ، غصه نخور عزیزکم ...

برایت مفصل نوشتم بالا جانم. مممنوم از دلگرمیت بانوی مهربانم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد