تکست دادم سر صبح :" یا به زبون خوش بیایید این شله زرد نذری را ببرید یا من تا ته اش را می خورم !" نشده بود این دو روز هماهنگ کنیم که بیاید شله زردش را ببرد. با خودم آورده بودم شرکت که یک بلایی همین جا سرش بیاورم! بعد از سه دقیقه زنگ زده بود که:" من دم در دفتر بالام. تا سه دقیقه دیگه پایین باش!" تهدیدم ظاهرا کارساز شده بود. رفته بودم دم در دفتر که رسیده بود. یک ظرف الویه به دست! شله زرد را گرفته بود، الویه را داده بود. مبادله پایاپای!!
نرسیده به دفتر شروع کرده بودم به خوردن! خوشمزه بود ولی خوب الویه های هانی یک چیز دیگری است. تکست داده بودم که :" خوشمزه نبود!!" شاکی زنگ زده بود که :" چرا!؟!؟"
همه روز خندیده بودم که چقدر خوب است همه روز یک ظرف بزرگ الویه در یخچال شرکت داشته باشی و هی بروی سروقتش ! و چقدر خوب است کسی بیاید دم در دفترت برایت بدون برنامه ریزی غذای مورد علاقه ات را بیاورد...!
چه پایاپای خوشمزه ای. نوش جونت

دانشجو که بودم الویه روکیلویی درست میکردم میذاشتم یخچال. صبح و ظهروشب تا دوسه روز که امتحان سخته پاس بشه
خب حالا که لطف داری از "تنهایی پرعصمت من" شروع میکنم
خیلی خوشمزه بود و چسبید جدا" ! کم شده بود اینطور سورپرایز شوم :دی
تو دیگه عوض شدی !
مثل وقتایی شدی که محبوب کیسه ات می کشید و باید پوست می انداختی که راضی بشه از حمام بفرستدت بیرون !
داری پوست میندازی/انداختی - وقتش نشده عکس پروفایلت رو عوض کنی ؟
ساقه ی ترد ریحان را نشانمان بده ، لدفن ...
عوض شدم. آرام و ساکت. دیگر نمی جنگم برای اتفاقی که افتاد. دیگر برایم علامت سئوال نیست. یک جوری مثل خودم محبوب آرام نشسته ام و فقط نگاه می کنم... این عکس یک عکس خیلی قدیمی است. درست من حالای من است که نشسته ام یک گوشه فارغ از همه عالم و آدم کتاب می خوانم ! همین ...
جشم
عالی و ساده و زیبا
همون طوری که باید باشه
ممنون! ولی شما؟
خوش به حالتون که حداقل یه ادم براتون الویه میاره
ولی ما چی؟؟؟؟؟!!
ادمی را اهلی کنید تا برایتان الویه بیاورد !!!!! :)))))))) یکبار شانس در خانه ما را زده باور بفرمایید
یادش بخیر یه وقتی یه کسی بود که برای منم الویه میاورد محل کارم که صبحونه بخورم.
باز هم کسی می آید که بیاورد ! مطمئن باش
یاد اولین شله زردی که درست کردم به خیر
نارنجی بود
یه نارنجی ناجور
عزیییزم!!! من اولین شله زردی که درست کردم شده بود پلووووووو