کافه دل خوش ی من

این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است... این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است

کافه دل خوش ی من

این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است... این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است

1 شهریور 91

این که با کسی بتوانم حرف بزنم، این ک کسی بنشیند روبروی من برایش بلبل زبانی بکنم، کم پیش میآید. این ک از ترس هایم ، از دردهایم ، از مشکلاتم بگویم برای کسی خیلی کم پیش میآید. ن اینکه با ادم ها حرف نمی زنم. ن حرف می زنم ولی خیلی سربسته. ن طوری ک طرف مقابل بفهمد ک حرف نمی زنم با اون و محرمش نمی دانم، ن خیلی ظریف سعی میکنم اصلا در موقعیت حرف زدن با ادم ها قرار نگیرم. انگار دوست ندارم اصلا آدم ها را بیاورم در دنیای خودم. این بی حرفی مسخره، وقتی بیشتر هم می شود که من می خواهم از چیزی دور شوم. آنقدر بی حرف می شوم که حتی با خودم هم دیگر زمزمه نمیکنم...


ولی این ک کسی من را بنشاند پشت یک میز، یک قهوه بگذارد روبروی من و دست بزند زیر چانه اش و من شروع کنم ب پرحرفی، این نشان می دهد ک آن ادم را راه داده ام ب خلوتم. به خودم. حالا فرق نمی کند آن ادم مرد باشد، یا زن. هر کسی هست، آدمی ست توانسته ام دوستش بدارم. آدمی است ک ثابت کرده است دوستم دارد...


امروز با کسی نشستم پشت میز. حرف زدم. ترس هایم را ریختم روی میز. حرف هایش را زد. آنقدر آرام آرام حرف هایم را زدم ک خودم هم باورم نمی شد ک یک روز با این آدم اینقدر راحت حرف بزنم. اینقدر بی مقدمه حرف بزنم. انگار ک نترسیده بودم از قضاوت شدن. می دانی همیشه از قضاوت آدم ها می ترسم. برای همین هم کم حرفم. از این ک اگر این را بگویم، چه فکر میکند؟ فرار می کنم. حتی وقتی می روم پیش مشاورم هم از قبلش کل راه ب جملاتی ک می خواهم برایش بگویم فکر می کنم. نمی دانم چرا اینقدر از قضاوت می ترسم...


ولی حرف های امروز را بدون ترس از قضاوت زدم. انگار یک کوه از روی دوشم حرف کم شده است. حالا آرام ترم. بعدش یک لبخند خیلی محو نشسته است روی لبم. آنطور ک وقتی کسی نگاهم کند می فهمد ک ته ته دلم یک دلخوشی دارم ک ب آن فکر میکنم و فکرش لبخند می شود روی لبم. امروز برای من روز خوبی بود. روزی ک حرف زدم . اول شهریور 91 ...




نظرات 1 + ارسال نظر
Miss.Autumn چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ب.ظ

من همیشه یکی رو برای حرف زدن پیدا می کنم. اگه حرف نزنم دق می کنم اون لحظه که حالم خیلی بده باید با یکی صحبت کنم. بعدش آروم میشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد