کافه دل خوش ی من

این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است... این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است

کافه دل خوش ی من

این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است... این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است

بهش میگفتم عزیز دلم !

شاید اگر توی خیابون می دیدمش، نمی شناختمش...

نظرات 4 + ارسال نظر
حمیده یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ب.ظ http://aghigh1982.persianblog.ir

خیلی حوصله حرف ندارم.. فقط ... چقدر اینجا به نظرم یه جای آشناست... بهترش اینه که اینجا یه حس های آشناست ... یه تجربه های آشنا... می خونمت بعد از این همیشه...

همه حس های ما آشناست...ما زنان تجربه های مشترکیم. تجربه هایی که هی تکرارشان میکنم

sara یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ب.ظ http://skis1.persianblog.ir

دختر خانوم شما هنوز به تحق ارمان هامون پایبندی دیگه...رژیم و این صوبتا.هوووم؟

دختر خانم بنده ورزش می کنم. رژیم رعایت می کنم دریغ از یک گرم کاهش وزن! ولی شوما فک کن پایبند نباشم! شوما فک کنی مدیونییی! مدیونی فک کنی جمعه پیتزا خوردمممممم! مدیونی فک کنی جمعه کیک خوردمم... دیگه حالم خراب بود. نوشتمش که ...شوما چطور خانم؟ پایبندی؟ کی بیایم ببینیم پایبندیتو؟

sara یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:30 ب.ظ http://skis1.persianblog.ir

همه ی اونایی که خوردی نوش جونت...الان حتما وزنت ثابت شده،باید یه کم فشرده کنی ورزشت و همین و بس.
منم پایبندم.اما اروم اروم...انگار زیاد عجله ندارم.فعلا که فقط ۲ کیلو کم کردم:*

تو بگو 100 گرم! تازه فک کنم اضافه هم کردم. ولی الان افتادم تو وادی انرژی مثبت دادن. حس میکنم انرژی منفی باعث شده دو ماه و نیم ورزش هیچ تاثیری تو وزنم نداشته باشه... بوسسسس

Miss.Autumn یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://th1.persianbog.ir

همه ی دخترها ضربه می خورن و من دختری م که ضربه زدم..

نه ضربه را می زنیم که ضربه می خوریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد