واقعا لطف کردم، قبول زحمت کردم بعد از سه هفته زنگ زدم به دکترم. گفت باید بیای ببینمت. گفتم نمیشه از همین پای تلفن بگین چمه؟ راستشو بگین من طاقتش رو دارم. فکر کرد دارم باهاش شوخی میکنم. گفت فردا برو سونوگرافی سریع بیارش برام. حالا اون فردا چند هفته دیگه باشه و چند هفته دیگه اینجوری خونریزی داشته باشم خدا داند!
ای وای ریحان/// دعوات میکنمااا پاشو برو دکتر بچه جون. شوخی بردار نیست این چیزاااا به فکر خودت وسلامتیت باش. سلامتی همون چیزیه که وقتی دیگه نباشه حسرتشو میخوریم ولی تا وقتی هست آدم قدرشو نمیدونه پاشو ببینم تنبلی نکن عزیزم خبرش رو به من هم بده لطفا
چشم ! چشم! فردا کلی آزمایش دارم. باید برم اونا رو بگیرم از آزمایشگاه سونوگرافی بگیرم و برم . آره ولی من کلا از اولش اینطوری بودم . نا مرتب و اینطوری. حتما" خبرت می کنم که دکتر گفت دختر مردنی هستی:دی:دی بوسسسسس
ریحان دختر بدی شده ! اخم ! (با لحن اخمو خوانده شود!)
من از دکتر می ترسم ولی! خیلی می ترسم .......... کلن از اینکه مریض بشم و بمیرم می ترسم !
می رم. قول . قول...
اااااااااااااا.........ریحان توییی؟سلام
آره من ریحانم :) خوش اومدی. اون رژیم ورن رو به منم بده زودددی
دهه، خدا نکنه. ایشالا که طوری نیست احتمالا همش به خاطر استرس و فشار های این مدته. اگه یه کم بیشتر به خودت برسی دوباره قوی میشه و بنیه پیدا میکنی. هیچی به اندازه خود آدم و سلامتیش توی دنیا اهمیت نداره. این همیشه یادت باشه ک.و.ن لق همه دنیا خودتو عشقه جیگر
قول میدم به چشمهای بی قرارتو که گل دختری بشم. اول باید از این کیلو های اضافه رها بشم ژولیت:(:(